رژیم آنلاین و غذایی دکتر رضا غیاثوند

دریافت رژیم غذایی چاقی و لاغری آنلاین دکتر رضا غیاثوند

۸ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

فراموشی لباس اقوام/ پوشش سنتی‌ای که در انبار خاک می‌خورد

یک پژوهشگر حوزه مدولباس میگوید، متولیان حوزه مدولباس بهجای برگزاری نمایشگاهها و همایشهای گذرا فعالیتهای داشته باشند که لباسهای اقوام را بهعنوان لباس ملی به مردمانمان معرفی کنند. به گزارش خبرنگار مهر، قوچان، قومیت کرد کرمانج، نام بزرگی از کردها است که به گویش کرمانجی سخن میگویند. مکان اصلی سکونت این قوم در استانهای خراسان رضوی و خراسان شمالی است. شهرهای قوچان، شیروان، بجنورد، اسفراین، جناران، کلات و درگز از مهمترین شهرهای سکونت کرمانجها است. گروهی از کرمانجها در رودبار، گیلان، خلخال، ارومیه، خوی، سلماس، ماکو و دماوند سکونت دارند همچنین در کشورهای ترکیه، ترکمنستان، عراق و سوریه هم گروهی از کرمانجها زندگی میکنند. در برخی از منابع تاریخی، مردم کردتبار منطقه خراسان نوادگان کردهایی هستند که در زمان شاه عباس از منطقه باختری دریاچه ارومیه برای نگاهداری از مرزهای ایران به خراسان کوچ کردند و بنا به روایتی دیگر شاه عباس آنان را به خاطر تضعیف سرکشی خانهای کرمانجی و به کار بردن آنان در مقابله با حملات بیامان ازبکان، مغول و ترکمن به خراسان بزرگ کوچ کردند. لباس کرمانجها رنگ طبیعی است و شلیته یا همان دامن پرچین و جلیقه که از جنس مخمل که روی آن را سکهدوزی کردهاند، سربند برای محکم نگه داشتن روسری استفاده میشود و گراس، پیراهن چینداری است که بر تن میکنند. یکی از موارد مهمی که در پوشش لباس کرمانجها وجود دارد این است که اگر قطرهای آب بر روی لباسها بچکد دیگر هیچ زمان نمیتوانند از آن استفاده کنند و آن را بد میدانند. کرمانجها لباسهایشان را چون از جنس طبیعت است قادر به شستن آن نیستند بلکه برای از بین رفتن بو لباس را در آفتاب و مهتاب پهن میکنند. آنان به حدی بر روی پوشش سنتیشان تعصب دارند که در فصلهای گرم هم آن را بر تن دارند که البته از آنها سوال پرسیدند که پوشیدن آن در فصل گرم، سخت نیست؟ که آنها در جواب گفتند: «ما کُردیم». به حدی آنان سختپوش هستند و این لباسها برایشان عزیز است که حتی حاضرند در هر شرایطی سخت آن را بر تن کنند. من بهعنوان طراح و فردی که در این زمینه بسیار تلاش کردم و تحقیق و پژوهشهایی که داشتم، آن لباسهای سنتی که در راستای لباس اقوام طراحی کردهام در انبار هستند و خاک میخورند «مهپاره اکبری» از اساتید حوزه مد و لباس، طراح و کارشناس است، از او در این باره که ایران در حوزه لباس اقوام و سنتی بسیار غنی است اما متأسفانه در جامعه مد و لباس بهخوبی شناسایی نشده و در اختیار مخاطبان قرار نگرفته است! میپرسیم که باید چه راهحلی را مدنظر قرار داد تا بتوانیم در جامعه فرهنگ پوشش اقوام و لباس سنتی را جا انداخت تا هم اطلاعات مردم در این زمینه بیشتر شود و هم از آن استفاده و بهرهمندی کاربردی داشته باشند، او به خبرنگار مهر میگوید: به اعتقاد من لباساقوام در حوزه مُد کامل و بینقص است و میتوان در این زمینه کار کرد. من در این راه تحقیقات و پژوهشهای زیادی انجام دادهام تا لباسهای اقوام را به عنوان میراث فرهنگی کشورم حفظ کنم که البته این لباسها و پوششها در استانهای مختلف وجود دارد و باید سعی کنیم تا این فرهنگ کمرنگ نشود و برای حفظ آن تمام تلاشمان را داشته باشیم. باید در نظر بگیریم که لباسهای اقوام و پوشش سنتی جامعه ما جزئی از فرهنگ و به نوعی هویت فرهنگی اجتماعی ما به حساب میآیند و باید این لباسها به جوانان معرفی و انتقال داده شود. این سنت معمولاً در روستاها همچنان ماندگار هستند اما در شهرستانها کاملاً به دست فراموشی سپرده شدهاند برای فرهنگسازی در این حوزه باید برنامهریزیهای مناسب و بهموقعی صورت بگیرد. سازوکارهایی در این حوزه برقرار شود تا بهعنوان متولی فعالیتها گسترده و ثمربخشی داشته باشد، البته جشنوارهها و فستیوالها و نمایشگاههایی که در این زمینه برگزار میشود معمولاً گذرا بوده و فراموش میشوند. اکبری درباره برگزاری همایشها و نمایشگاه معتقد است، به اعتقاد من تماماً برگزاری این جشنوارهها، همایشها و نمایشگاه پول خرج کردن صرف است و هیچگونه خاصیتی ندارد و تأثیرگذار نیستند. او ادامه میدهد: اما هر ساله میبینیم که همایشها، جشنوارهها و نمایشگاههایی برگزار میشود و ما تأثیراتی که باید بگذارند را شاهد نیستیم و در برگزاری آنها موفق عمل نکردهاند. من بهعنوان طراح و فردی که در این زمینه بسیار تلاش کردم و تحقیق و پژوهشهایی که داشتم، آن لباسهای سنتی که در راستای لباس اقوام طراحی کردهام در انبار هستند و خاک میخورند و میبینیم کسی برای توسعه این لباسهای اقدامی نمیکند. باید متولیان این امر بهجای برگزاری نمایشگاهها و همایشها گذرا فعالیتهای داشته باشند که لباسهای اقوام و پوشش سنتی را بهعنوان لباس ملی به مردمانمان معرفی کنند. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

کتاب «طراحی پارچه» پری‌یوش گنجی منتشر شد

کتاب «طراحی پارچه» پرییوش گنجی، اصول و مبانی کار را گامبهگام و همزمان با خلق اثر به مخاطب آموزش میدهد. به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «طراحی پارچه» نخستین کتاب جامع به زبان فارسی در زمینه آموزش این رشته است که انواع مختلف طراحی پارچه را از پایه تا سطوح پیشرفته آموزش میدهد. این اثر اصول و مبانی کار را گامبهگام و همزمان با خلق اثر به مخاطب آموزش میدهد. نویسنده در کتاب توضیح میدهد که چگونه میتوان در طراحی پارچه از نقوش مختلف همچون نقوش سفالینههای ایران باستان، آثار نقاشی مدرن، طبیعت استوایی یا نقاشیهای دوران قاجار الهام گرفت و طرح پارچههایی برای جنسهای متفاوت مانند ابریشم یا کتان را طراحی کرد. در مبحثی دیگر طراحی برای طیف وسیعی از پارچهها با کاربردهای گوناگون را مورد توجه قرار داده است. این اثر به چهار کتابچه تقسیم شده است. پس از پیشگفتار نویسنده، مباحث «آشنایی با طراح پارچه»، «چرا به طرح پارچه نیاز داریم؟»، «آشنایی با شکلهای هندسی از نظرگاه طراحی پارچه»، «کمپوزیسیون یا ترکیببندی»، «ترکیببندی در طرح پارچه»، «کنتراست»، «هماهنگی- هارمونی»، «وسایل مورد نیاز» و «توضیحات» ارائه شده است. کتابچه یکم: «روسری»، کتابچه دوم: «سبک، جنگل، قاجار»، کتابچه سوم: «دکوراسیون داخلی» و کتابچه چهارم: «طراحی پارچه با موضوع آزاد» نام گرفته است. طرح برای روسری یا شال با استفاده از موتیفهای موزه ایران باستان، شناخت سطوح به روش مثبت منفی کردن، کلاژ و اجرای خطی آن، اصول رنگ و جدول رنگ، اتود رنگی برای کار چند رنگ، طراحی پارچه لباس، راپورتبندی، طراحی پارچه با الهام از نقاشی مدرن، طراحی پارچه با الهام از نقاشیهای دوران قاجار، طراحی دکوراسیون داخلی، مجموعه لباسهای کنار دریا و استخر، سرویس غذاخوری، سفره، دستمال، طرح کیف و کفش با استفاده از طبیعت و گیاهان، طرح کاشی، کروات و دستمال گردن و طرحهای حرفهای پارچه از جمله مباحث مطرح شده در این چهار کتابچه هستند. گنجی در توضیحاتی در باب «آشنایی با طراحی پارچه»، طراحی پارچه را بخشی از هنرهای تزئینی دانسته که از زمانی پارچه بهوجود آمده، طراحی آن نیز پدیدار شده است. بهطوری که میتوان گفت هنر طراحی پارچه دارای قدمتی تاریخی بهاندازه خود پارچه است. این هنرمند همچنین در بخشی به این پرسش که «چرا به طرح پارچه نیاز داریم؟» اینگونه پاسخ داده است: حس زیباییپسندی و علاقه به تنوعطلبی از جمله مهمترین احساسهای بشر است. افراد بشر، زیبایی را دوست میدارند و همواره بر سر دوراهی، مسیری را که با قواعد زیباییشناسی آنها بیشتر انطباق دارد انتخاب میکنند. او تاریخچه تنوعطلبی در زمینه پوشش را به روزهای نخستین پوشش مرتبط دانسته و گفته است: انسان با پر پرندگان یا گلبرگ گیاهان، لباسهای خود را تزئین میکرد. نزد اکثر انسانها (اما نه همه آنان) سرچشمه اصلی الهام و آرزو در دامن طبیعت نهفته است. به همین جهت انسان، نقشهای تزئینی پارچه و پوشش خود را معمولاً از طبیعت اقتباس میکند. گنجی در مورد ترکیببندی در طرح پارچه نیز توضیح داده: نقشهای روی پارچه معمولاً از تکرار یک طرح اصلی ایجاد میشوند. میتوان نقش اصلی را بهصورت مجزا نگاه کرد، در این صورت دیده میشود که خود این نقش از عوامل و اجزایی که به شیوهای خاص با یکدیگر ترکیب شدهاند ایجاد شده است. مهمترین ویژگی کتاب این است که افراد علاقهمند به این هنر بدون آموزش میتوانند با خواندن و تمرین طراحی پارچه یاد بگیرد. این هنرمند میگوید: برخی هنرجویانم هیچ چیزی در زمینه طراحی نمیدانستند اما بعد از مدتی کار، خودشان هم متعجب میشدند که چطور توانستهاند به طراحی پارچه برسند. معتقدم هر انسانی که به دنیا میآید، گنجینه بزرگی از هنر در وجودش دارد. مطمئناً ما گنجینههایی در درونمان داریم که به ما تعالی، عشق و عاطفه میدهند. کافی است که در شرایطی قرار بگیریم تا این گنجینهها بیرون بیاید. در این سی و چند سال تدریس مشاهده کردم که بسیاری از هنرجویانم به یکباره در کلاس گمشدهای را پیدا کردند که تا به حال نمیدانستند کجا بوده است. امیدوارم با انتشار این کتاب گوشهای از لذت سالها فعالیت در حرفه طراحی پارچه و تدریس آن به علاقهمندان انتقال داده شود. لذتی که در من همچنان در حال تکرار است و سر کلاس به دانشجویان میگویم وقتی میخواهید رنگ بگذارید آن را در دهان مزه کنید. دیگر ویژگی کتاب «طراحی پارچه» این است که به تصاویر و نمونه کار زیادی مزین شده و مخاطب به راحتی میتواند علاوه بر توضیحات ارائه شده نمونه آثار را مشاهده کند و با آن جلو برود. این هنرمند اثری از خود را در کتاب ارائه نکرده است و بهخاطر بُعد آموزشی آن تاکید داشته نمونه آثار هنرجویان منتشر شود. گنجی نخستین هنرمند ایرانی است که بورس تحقیقات تطبیقی هنر بنیاد ژاپن را گرفته و به بررسی نقوش ایرانی به ویژه دوران ساسانی روی کیمونوهای ژاپنی پرداخته؛ ضمن اینکه نماینده فرهنگی بنیاد ژاپن در ایران نیز بوده است. در دیماه سال ۱۳۹۴ گنجی نشان افتخار امپراطور ژاپن خورشید تابان، انوار زرین همراه با روبان گردنی به این هنرمند پیشکسوت اهدا شد. از او تاکنون کتاب چراغ رنگ، کتاب نقاشیهای کوچک کوچک سپیدهدمان و مجموعه آثار یک دهه به چاپ رسیده است. در نهایت تجربیات سالها تدریس طراحی پارچه را در کتاب طراحی پارچه گردآورده کرده که بهتازگی از سوی انتشارات کارنامه کتاب منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

از سوء‌مدیریت‌ها تا بی‌تاثیری نهاد متولیِ بازی‌های رایانه‌ای

یک بازیساز رایانهای معتقد است به قدری سوءمدیریت در حوزه بازیهای رایانهای وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: میلیونها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازیهای رایانهای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یکبار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقهای که در سر میپرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانهای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازیهای رایانهای بسیار گسترده است که هر شاخهای نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه میشوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار میکنند و با خیالپردازی به سمت آن چیزی که میخواهند حرکت میکنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی هم که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازیسازی را بدون متولی میدانند و بحث آموزش را هم همینطور. خبرگزاری مهر میزگردی را در اینباره با «مهدی خزافمقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازیسازان حوزه بازیسازی برگزار کرد که گزارش مشروح آن در ادامه میآید: مدتی است که وضعیت بازیهای رایانهای در کشور خوب نیست و هدفاش مشخص نیست و گاهاً خیلی از منتقدان در این زمینه نقد دارند که مسیرش را گویی گم کرده است اینکه مسیر بازیهای رایانهای انحراف پیدا کرده و حالاش خوب نیست منشأ آن کجاست؟ محسن یحیی: به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. البته دورههای مدیریتی چند سال قبل بنیاد بازیهای رایانهای که آقای مینایی حضور داشت اتفاقات بهتری رخ داده بود تا اینکه تغییر و تحولات در بخش مدیریت صورت گرفت و اما هیچگونه تغییرات اساسی که برای بازیسازی باشد، رخ نداد و همیشه صنعت بازیهای رایانهای به سمت سقوط بود. البته زمین خوردن بنیاد مقصرین بیرونی دارند و برخی از منتقدان باعث شدند که بنیاد به این سمت برود. به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند با توجه به اینکه خیلی از بازیسازان و تولیدکنندگان در این زمینه بر روی فعالیتها و کمکاریهای بنیاد نقدهای بسیاری دارند، چرا سعی نمیکنند با تقویت و قوی ساختن بخش خصوصی خودشان را مطرح کنند، با توجه به اینکه با فعالیت در بازارهای خارجی میتوانند بهخوبی خودشان را مطرح کنند! مهدی خزاف مقدم: فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند ولی باز چند تا بحث زیرساختی دارد. یحیی: زیرساختاش را من اگر بخواهم عنوان کنم بیشتر باید به این اشاره کنم که چند ارگان و سازمان در این زمینه میخواهند قدرتنمایی کنند و یکی از همینها قصد دارد متولی امور بازیهای رایانهای شود به این خاطر همین اتفاقات بازیساز سرگردان است. مثلاً رسانههای دیجیتال یکسال جشنواره برگزار کرد و به بازیسازان اجازه نداد در جشنواره دیگری شرکت کنند. این اختلافات و مباحث در این حوزه وجود داد و واقعاً به بازیسازان لطمه میزند. مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که چرا بازیسازان با فعالیتهای زیادی که دارند و عملاً در بازارهای بینالمللی فعالیت گسترده دارند چرا در بخشهای خصوصی فعالتر نیستند؟ قطعاً تعامل با بخشهای خصوصی میتواند تحولی شگرف در حوزه بازیهای رایانهای رخ دهد تا اینکه دست به دعا برای حل مشکلات در نهادهای دولتی باشند!؟ بهزاد پاهنگ: البته در این میان مشکلی که وجود دارد همهچیز زیر مجموعه موبایل است و راهی به جز کافه بازار عملاً وجود ندارد. کافه بازار هم بزرگترین منتشرکننده اپلیکیشن، بازی و هر سیستمی است و آنها هم با بنیاد هماهنگ هستند. اگر یک مجموعه خصوصی بیاید یک بازی خیلی خوبی بسازد اگر از طریق بنیاد باشد آنها خیلی نمایش و نشانش میدهند برای آن امکانات فراهم میکنند اگر نباشد در نهایت یک غرفه به او میدهند. ما بازی مستقلی بودیم و اصلاً برای مجوز به بنیاد مراجعه نکردیم، چون برای «خلیج عدن» که قبلاً مجوز داشت «خلیج عدن ۲» تولیدکردنی که روی گوشی همراه بود، نیاز به مجوز نبود زیرا بازیهای روی گوشی موبایل نیاز به مجوز ندارند. مهدی خزاف مقدم: من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است؛ یعنی آنقدری که من الان با کافه بازار تعامل دارم با بنیاد ندارم، من کاملاً موافق این هستم شرکتهای خصوصیها بیایند و قدرت بگیرند و پول درآورند. وقتی پول در بیاوری قدرت بیشتر میشود کمکم خودتان میتوانید سیاستگذاری کنید، بحث من این است کدام شرکت خصوصیها و آن بودجه از کجا میآید؟ بودجه یا از بانکها یا از اشخاص میآید. معمولاً اشخاص در گیم نمیآیند. بیشتر بانکها میآیند و دنبال چیزی غیر از گیم هستند. الان داریم بانکی که در این حوزهها وارد شدند و موفق هم بودهاند، حتی سرمایهگذاری خیلی بزرگی هم داشتند ولی چند اتفاق بد افتاد. یکی اینکه حقوق نیروها خیلی بالا رفت. الان در گیمی که پول درنمیآید دیگر ما نمیتوانیم حقوق برنامهنویس ۱۲ میلیون تومانی را بدهیم. برنامهنویسی که نهایتاً شش ماه کار کرده بود. الآن نهایتاً یکی از شرکتهای خصوصی که متأسفانه در بازار تأثیرگذار است حقوق ۹ میلیونی میدهد و من میدانم حقوق را از بانک تأمین میکند و نیازمند مارکت و پول درآوردن نیست. آن آدم یک یا دو رزومه دارد. آنجا که آن آدم از بازیسازی بیرون بیاید دیگر نمیتواند پیش من کار کند، من به او مثلاً ۴ تومان هزینه میتوانم بدهم، یکی این اتفاق میافتد دوم اینکه وقتی علم بازیسازی نیست، خصوصی یا دولتی چه فرقی میکند. ما به درب و دیوار میخوریم برای همین آن علم باید ایجاد شود و من یک کرختی در بنیاد میبینم حتی در بازیسازها که انگار دیگر حوصله ندارند و خیلی از آنها، با بازار غیر ایران کار میکنند. من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است بخش خصوصی چگونه میتواند در حوزه آموزش خود را نجات دهد؟ مهدی خزافمقدم: چرا میتوان انجام داد، اتفاقاً کارهای خوبی در حال انجام دادن در این زمینه هستیم، من با چند مجموعه برای این مبحث صحبت کردم، مشکل این بود که همه میخواهند خودشان یک کاری انجام دهند نمیخواهند با هم تجمیع شوند. من درخواست داشتم تجمیع شویم. حتی به صداوسیما رفتم با مسئولی که آنجا بحث آموزش را داشت صحبت کردم که شروع کنیم در خصوص آموزش حوزههایی از بازیهای رایانهای کتابهای را چاپ و منتشر کنیم. خودم قدم اول را برداشتم یک کتابی نوشتم که رفرنس در این زمینه باشد. الآن با چند مدرسه شروع به رایزنی کردم که کلاسهایش را بگیرم دائم آنجا برگزار کنم. امیدوارم در این بخش هم بتوانیم موفقتر عمل کنیم. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

از سوء‌مدیریت‌ها تا بی‌تاثیری نهاد متولیِ بازی‌های رایانه‌ای

یک بازیساز رایانهای معتقد است به قدری سوءمدیریت در حوزه بازیهای رایانهای وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: میلیونها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازیهای رایانهای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یکبار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقهای که در سر میپرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانهای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازیهای رایانهای بسیار گسترده است که هر شاخهای نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه میشوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار میکنند و با خیالپردازی به سمت آن چیزی که میخواهند حرکت میکنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی هم که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازیسازی را بدون متولی میدانند و بحث آموزش را هم همینطور. خبرگزاری مهر میزگردی را در اینباره با «مهدی خزافمقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازیسازان حوزه بازیسازی برگزار کرد که گزارش مشروح آن در ادامه میآید: مدتی است که وضعیت بازیهای رایانهای در کشور خوب نیست و هدفاش مشخص نیست و گاهاً خیلی از منتقدان در این زمینه نقد دارند که مسیرش را گویی گم کرده است اینکه مسیر بازیهای رایانهای انحراف پیدا کرده و حالاش خوب نیست منشأ آن کجاست؟ محسن یحیی: به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. البته دورههای مدیریتی چند سال قبل بنیاد بازیهای رایانهای که آقای مینایی حضور داشت اتفاقات بهتری رخ داده بود تا اینکه تغییر و تحولات در بخش مدیریت صورت گرفت و اما هیچگونه تغییرات اساسی که برای بازیسازی باشد، رخ نداد و همیشه صنعت بازیهای رایانهای به سمت سقوط بود. البته زمین خوردن بنیاد مقصرین بیرونی دارند و برخی از منتقدان باعث شدند که بنیاد به این سمت برود. به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند با توجه به اینکه خیلی از بازیسازان و تولیدکنندگان در این زمینه بر روی فعالیتها و کمکاریهای بنیاد نقدهای بسیاری دارند، چرا سعی نمیکنند با تقویت و قوی ساختن بخش خصوصی خودشان را مطرح کنند، با توجه به اینکه با فعالیت در بازارهای خارجی میتوانند بهخوبی خودشان را مطرح کنند! مهدی خزاف مقدم: فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند ولی باز چند تا بحث زیرساختی دارد. یحیی: زیرساختاش را من اگر بخواهم عنوان کنم بیشتر باید به این اشاره کنم که چند ارگان و سازمان در این زمینه میخواهند قدرتنمایی کنند و یکی از همینها قصد دارد متولی امور بازیهای رایانهای شود به این خاطر همین اتفاقات بازیساز سرگردان است. مثلاً رسانههای دیجیتال یکسال جشنواره برگزار کرد و به بازیسازان اجازه نداد در جشنواره دیگری شرکت کنند. این اختلافات و مباحث در این حوزه وجود داد و واقعاً به بازیسازان لطمه میزند. مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که چرا بازیسازان با فعالیتهای زیادی که دارند و عملاً در بازارهای بینالمللی فعالیت گسترده دارند چرا در بخشهای خصوصی فعالتر نیستند؟ قطعاً تعامل با بخشهای خصوصی میتواند تحولی شگرف در حوزه بازیهای رایانهای رخ دهد تا اینکه دست به دعا برای حل مشکلات در نهادهای دولتی باشند!؟ بهزاد پاهنگ: البته در این میان مشکلی که وجود دارد همهچیز زیر مجموعه موبایل است و راهی به جز کافه بازار عملاً وجود ندارد. کافه بازار هم بزرگترین منتشرکننده اپلیکیشن، بازی و هر سیستمی است و آنها هم با بنیاد هماهنگ هستند. اگر یک مجموعه خصوصی بیاید یک بازی خیلی خوبی بسازد اگر از طریق بنیاد باشد آنها خیلی نمایش و نشانش میدهند برای آن امکانات فراهم میکنند اگر نباشد در نهایت یک غرفه به او میدهند. ما بازی مستقلی بودیم و اصلاً برای مجوز به بنیاد مراجعه نکردیم، چون برای «خلیج عدن» که قبلاً مجوز داشت «خلیج عدن ۲» تولیدکردنی که روی گوشی همراه بود، نیاز به مجوز نبود زیرا بازیهای روی گوشی موبایل نیاز به مجوز ندارند. مهدی خزاف مقدم: من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است؛ یعنی آنقدری که من الان با کافه بازار تعامل دارم با بنیاد ندارم، من کاملاً موافق این هستم شرکتهای خصوصیها بیایند و قدرت بگیرند و پول درآورند. وقتی پول در بیاوری قدرت بیشتر میشود کمکم خودتان میتوانید سیاستگذاری کنید، بحث من این است کدام شرکت خصوصیها و آن بودجه از کجا میآید؟ بودجه یا از بانکها یا از اشخاص میآید. معمولاً اشخاص در گیم نمیآیند. بیشتر بانکها میآیند و دنبال چیزی غیر از گیم هستند. الان داریم بانکی که در این حوزهها وارد شدند و موفق هم بودهاند، حتی سرمایهگذاری خیلی بزرگی هم داشتند ولی چند اتفاق بد افتاد. یکی اینکه حقوق نیروها خیلی بالا رفت. الان در گیمی که پول درنمیآید دیگر ما نمیتوانیم حقوق برنامهنویس ۱۲ میلیون تومانی را بدهیم. برنامهنویسی که نهایتاً شش ماه کار کرده بود. الآن نهایتاً یکی از شرکتهای خصوصی که متأسفانه در بازار تأثیرگذار است حقوق ۹ میلیونی میدهد و من میدانم حقوق را از بانک تأمین میکند و نیازمند مارکت و پول درآوردن نیست. آن آدم یک یا دو رزومه دارد. آنجا که آن آدم از بازیسازی بیرون بیاید دیگر نمیتواند پیش من کار کند، من به او مثلاً ۴ تومان هزینه میتوانم بدهم، یکی این اتفاق میافتد دوم اینکه وقتی علم بازیسازی نیست، خصوصی یا دولتی چه فرقی میکند. ما به درب و دیوار میخوریم برای همین آن علم باید ایجاد شود و من یک کرختی در بنیاد میبینم حتی در بازیسازها که انگار دیگر حوصله ندارند و خیلی از آنها، با بازار غیر ایران کار میکنند. من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است بخش خصوصی چگونه میتواند در حوزه آموزش خود را نجات دهد؟ مهدی خزافمقدم: چرا میتوان انجام داد، اتفاقاً کارهای خوبی در حال انجام دادن در این زمینه هستیم، من با چند مجموعه برای این مبحث صحبت کردم، مشکل این بود که همه میخواهند خودشان یک کاری انجام دهند نمیخواهند با هم تجمیع شوند. من درخواست داشتم تجمیع شویم. حتی به صداوسیما رفتم با مسئولی که آنجا بحث آموزش را داشت صحبت کردم که شروع کنیم در خصوص آموزش حوزههایی از بازیهای رایانهای کتابهای را چاپ و منتشر کنیم. خودم قدم اول را برداشتم یک کتابی نوشتم که رفرنس در این زمینه باشد. الآن با چند مدرسه شروع به رایزنی کردم که کلاسهایش را بگیرم دائم آنجا برگزار کنم. امیدوارم در این بخش هم بتوانیم موفقتر عمل کنیم. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

از سوء‌مدیریت‌ها تا بی‌تاثیری نهاد متولیِ بازی‌های رایانه‌ای

یک بازیساز رایانهای معتقد است به قدری سوءمدیریت در حوزه بازیهای رایانهای وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: میلیونها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازیهای رایانهای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یکبار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقهای که در سر میپرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانهای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازیهای رایانهای بسیار گسترده است که هر شاخهای نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه میشوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار میکنند و با خیالپردازی به سمت آن چیزی که میخواهند حرکت میکنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی هم که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازیسازی را بدون متولی میدانند و بحث آموزش را هم همینطور. خبرگزاری مهر میزگردی را در اینباره با «مهدی خزافمقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازیسازان حوزه بازیسازی برگزار کرد که گزارش مشروح آن در ادامه میآید: مدتی است که وضعیت بازیهای رایانهای در کشور خوب نیست و هدفاش مشخص نیست و گاهاً خیلی از منتقدان در این زمینه نقد دارند که مسیرش را گویی گم کرده است اینکه مسیر بازیهای رایانهای انحراف پیدا کرده و حالاش خوب نیست منشأ آن کجاست؟ محسن یحیی: به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. البته دورههای مدیریتی چند سال قبل بنیاد بازیهای رایانهای که آقای مینایی حضور داشت اتفاقات بهتری رخ داده بود تا اینکه تغییر و تحولات در بخش مدیریت صورت گرفت و اما هیچگونه تغییرات اساسی که برای بازیسازی باشد، رخ نداد و همیشه صنعت بازیهای رایانهای به سمت سقوط بود. البته زمین خوردن بنیاد مقصرین بیرونی دارند و برخی از منتقدان باعث شدند که بنیاد به این سمت برود. به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند با توجه به اینکه خیلی از بازیسازان و تولیدکنندگان در این زمینه بر روی فعالیتها و کمکاریهای بنیاد نقدهای بسیاری دارند، چرا سعی نمیکنند با تقویت و قوی ساختن بخش خصوصی خودشان را مطرح کنند، با توجه به اینکه با فعالیت در بازارهای خارجی میتوانند بهخوبی خودشان را مطرح کنند! مهدی خزاف مقدم: فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند ولی باز چند تا بحث زیرساختی دارد. یحیی: زیرساختاش را من اگر بخواهم عنوان کنم بیشتر باید به این اشاره کنم که چند ارگان و سازمان در این زمینه میخواهند قدرتنمایی کنند و یکی از همینها قصد دارد متولی امور بازیهای رایانهای شود به این خاطر همین اتفاقات بازیساز سرگردان است. مثلاً رسانههای دیجیتال یکسال جشنواره برگزار کرد و به بازیسازان اجازه نداد در جشنواره دیگری شرکت کنند. این اختلافات و مباحث در این حوزه وجود داد و واقعاً به بازیسازان لطمه میزند. مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که چرا بازیسازان با فعالیتهای زیادی که دارند و عملاً در بازارهای بینالمللی فعالیت گسترده دارند چرا در بخشهای خصوصی فعالتر نیستند؟ قطعاً تعامل با بخشهای خصوصی میتواند تحولی شگرف در حوزه بازیهای رایانهای رخ دهد تا اینکه دست به دعا برای حل مشکلات در نهادهای دولتی باشند!؟ بهزاد پاهنگ: البته در این میان مشکلی که وجود دارد همهچیز زیر مجموعه موبایل است و راهی به جز کافه بازار عملاً وجود ندارد. کافه بازار هم بزرگترین منتشرکننده اپلیکیشن، بازی و هر سیستمی است و آنها هم با بنیاد هماهنگ هستند. اگر یک مجموعه خصوصی بیاید یک بازی خیلی خوبی بسازد اگر از طریق بنیاد باشد آنها خیلی نمایش و نشانش میدهند برای آن امکانات فراهم میکنند اگر نباشد در نهایت یک غرفه به او میدهند. ما بازی مستقلی بودیم و اصلاً برای مجوز به بنیاد مراجعه نکردیم، چون برای «خلیج عدن» که قبلاً مجوز داشت «خلیج عدن ۲» تولیدکردنی که روی گوشی همراه بود، نیاز به مجوز نبود زیرا بازیهای روی گوشی موبایل نیاز به مجوز ندارند. مهدی خزاف مقدم: من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است؛ یعنی آنقدری که من الان با کافه بازار تعامل دارم با بنیاد ندارم، من کاملاً موافق این هستم شرکتهای خصوصیها بیایند و قدرت بگیرند و پول درآورند. وقتی پول در بیاوری قدرت بیشتر میشود کمکم خودتان میتوانید سیاستگذاری کنید، بحث من این است کدام شرکت خصوصیها و آن بودجه از کجا میآید؟ بودجه یا از بانکها یا از اشخاص میآید. معمولاً اشخاص در گیم نمیآیند. بیشتر بانکها میآیند و دنبال چیزی غیر از گیم هستند. الان داریم بانکی که در این حوزهها وارد شدند و موفق هم بودهاند، حتی سرمایهگذاری خیلی بزرگی هم داشتند ولی چند اتفاق بد افتاد. یکی اینکه حقوق نیروها خیلی بالا رفت. الان در گیمی که پول درنمیآید دیگر ما نمیتوانیم حقوق برنامهنویس ۱۲ میلیون تومانی را بدهیم. برنامهنویسی که نهایتاً شش ماه کار کرده بود. الآن نهایتاً یکی از شرکتهای خصوصی که متأسفانه در بازار تأثیرگذار است حقوق ۹ میلیونی میدهد و من میدانم حقوق را از بانک تأمین میکند و نیازمند مارکت و پول درآوردن نیست. آن آدم یک یا دو رزومه دارد. آنجا که آن آدم از بازیسازی بیرون بیاید دیگر نمیتواند پیش من کار کند، من به او مثلاً ۴ تومان هزینه میتوانم بدهم، یکی این اتفاق میافتد دوم اینکه وقتی علم بازیسازی نیست، خصوصی یا دولتی چه فرقی میکند. ما به درب و دیوار میخوریم برای همین آن علم باید ایجاد شود و من یک کرختی در بنیاد میبینم حتی در بازیسازها که انگار دیگر حوصله ندارند و خیلی از آنها، با بازار غیر ایران کار میکنند. من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است بخش خصوصی چگونه میتواند در حوزه آموزش خود را نجات دهد؟ مهدی خزافمقدم: چرا میتوان انجام داد، اتفاقاً کارهای خوبی در حال انجام دادن در این زمینه هستیم، من با چند مجموعه برای این مبحث صحبت کردم، مشکل این بود که همه میخواهند خودشان یک کاری انجام دهند نمیخواهند با هم تجمیع شوند. من درخواست داشتم تجمیع شویم. حتی به صداوسیما رفتم با مسئولی که آنجا بحث آموزش را داشت صحبت کردم که شروع کنیم در خصوص آموزش حوزههایی از بازیهای رایانهای کتابهای را چاپ و منتشر کنیم. خودم قدم اول را برداشتم یک کتابی نوشتم که رفرنس در این زمینه باشد. الآن با چند مدرسه شروع به رایزنی کردم که کلاسهایش را بگیرم دائم آنجا برگزار کنم. امیدوارم در این بخش هم بتوانیم موفقتر عمل کنیم. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

از سوء‌مدیریت‌ها تا بی‌تاثیری نهاد متولیِ بازی‌های رایانه‌ای

یک بازیساز رایانهای معتقد است به قدری سوءمدیریت در حوزه بازیهای رایانهای وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: میلیونها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازیهای رایانهای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یکبار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقهای که در سر میپرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانهای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازیهای رایانهای بسیار گسترده است که هر شاخهای نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه میشوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار میکنند و با خیالپردازی به سمت آن چیزی که میخواهند حرکت میکنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی هم که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازیسازی را بدون متولی میدانند و بحث آموزش را هم همینطور. خبرگزاری مهر میزگردی را در اینباره با «مهدی خزافمقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازیسازان حوزه بازیسازی برگزار کرد که گزارش مشروح آن در ادامه میآید: مدتی است که وضعیت بازیهای رایانهای در کشور خوب نیست و هدفاش مشخص نیست و گاهاً خیلی از منتقدان در این زمینه نقد دارند که مسیرش را گویی گم کرده است اینکه مسیر بازیهای رایانهای انحراف پیدا کرده و حالاش خوب نیست منشأ آن کجاست؟ محسن یحیی: به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. البته دورههای مدیریتی چند سال قبل بنیاد بازیهای رایانهای که آقای مینایی حضور داشت اتفاقات بهتری رخ داده بود تا اینکه تغییر و تحولات در بخش مدیریت صورت گرفت و اما هیچگونه تغییرات اساسی که برای بازیسازی باشد، رخ نداد و همیشه صنعت بازیهای رایانهای به سمت سقوط بود. البته زمین خوردن بنیاد مقصرین بیرونی دارند و برخی از منتقدان باعث شدند که بنیاد به این سمت برود. به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند با توجه به اینکه خیلی از بازیسازان و تولیدکنندگان در این زمینه بر روی فعالیتها و کمکاریهای بنیاد نقدهای بسیاری دارند، چرا سعی نمیکنند با تقویت و قوی ساختن بخش خصوصی خودشان را مطرح کنند، با توجه به اینکه با فعالیت در بازارهای خارجی میتوانند بهخوبی خودشان را مطرح کنند! مهدی خزاف مقدم: فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند ولی باز چند تا بحث زیرساختی دارد. یحیی: زیرساختاش را من اگر بخواهم عنوان کنم بیشتر باید به این اشاره کنم که چند ارگان و سازمان در این زمینه میخواهند قدرتنمایی کنند و یکی از همینها قصد دارد متولی امور بازیهای رایانهای شود به این خاطر همین اتفاقات بازیساز سرگردان است. مثلاً رسانههای دیجیتال یکسال جشنواره برگزار کرد و به بازیسازان اجازه نداد در جشنواره دیگری شرکت کنند. این اختلافات و مباحث در این حوزه وجود داد و واقعاً به بازیسازان لطمه میزند. مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که چرا بازیسازان با فعالیتهای زیادی که دارند و عملاً در بازارهای بینالمللی فعالیت گسترده دارند چرا در بخشهای خصوصی فعالتر نیستند؟ قطعاً تعامل با بخشهای خصوصی میتواند تحولی شگرف در حوزه بازیهای رایانهای رخ دهد تا اینکه دست به دعا برای حل مشکلات در نهادهای دولتی باشند!؟ بهزاد پاهنگ: البته در این میان مشکلی که وجود دارد همهچیز زیر مجموعه موبایل است و راهی به جز کافه بازار عملاً وجود ندارد. کافه بازار هم بزرگترین منتشرکننده اپلیکیشن، بازی و هر سیستمی است و آنها هم با بنیاد هماهنگ هستند. اگر یک مجموعه خصوصی بیاید یک بازی خیلی خوبی بسازد اگر از طریق بنیاد باشد آنها خیلی نمایش و نشانش میدهند برای آن امکانات فراهم میکنند اگر نباشد در نهایت یک غرفه به او میدهند. ما بازی مستقلی بودیم و اصلاً برای مجوز به بنیاد مراجعه نکردیم، چون برای «خلیج عدن» که قبلاً مجوز داشت «خلیج عدن ۲» تولیدکردنی که روی گوشی همراه بود، نیاز به مجوز نبود زیرا بازیهای روی گوشی موبایل نیاز به مجوز ندارند. مهدی خزاف مقدم: من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است؛ یعنی آنقدری که من الان با کافه بازار تعامل دارم با بنیاد ندارم، من کاملاً موافق این هستم شرکتهای خصوصیها بیایند و قدرت بگیرند و پول درآورند. وقتی پول در بیاوری قدرت بیشتر میشود کمکم خودتان میتوانید سیاستگذاری کنید، بحث من این است کدام شرکت خصوصیها و آن بودجه از کجا میآید؟ بودجه یا از بانکها یا از اشخاص میآید. معمولاً اشخاص در گیم نمیآیند. بیشتر بانکها میآیند و دنبال چیزی غیر از گیم هستند. الان داریم بانکی که در این حوزهها وارد شدند و موفق هم بودهاند، حتی سرمایهگذاری خیلی بزرگی هم داشتند ولی چند اتفاق بد افتاد. یکی اینکه حقوق نیروها خیلی بالا رفت. الان در گیمی که پول درنمیآید دیگر ما نمیتوانیم حقوق برنامهنویس ۱۲ میلیون تومانی را بدهیم. برنامهنویسی که نهایتاً شش ماه کار کرده بود. الآن نهایتاً یکی از شرکتهای خصوصی که متأسفانه در بازار تأثیرگذار است حقوق ۹ میلیونی میدهد و من میدانم حقوق را از بانک تأمین میکند و نیازمند مارکت و پول درآوردن نیست. آن آدم یک یا دو رزومه دارد. آنجا که آن آدم از بازیسازی بیرون بیاید دیگر نمیتواند پیش من کار کند، من به او مثلاً ۴ تومان هزینه میتوانم بدهم، یکی این اتفاق میافتد دوم اینکه وقتی علم بازیسازی نیست، خصوصی یا دولتی چه فرقی میکند. ما به درب و دیوار میخوریم برای همین آن علم باید ایجاد شود و من یک کرختی در بنیاد میبینم حتی در بازیسازها که انگار دیگر حوصله ندارند و خیلی از آنها، با بازار غیر ایران کار میکنند. من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است بخش خصوصی چگونه میتواند در حوزه آموزش خود را نجات دهد؟ مهدی خزافمقدم: چرا میتوان انجام داد، اتفاقاً کارهای خوبی در حال انجام دادن در این زمینه هستیم، من با چند مجموعه برای این مبحث صحبت کردم، مشکل این بود که همه میخواهند خودشان یک کاری انجام دهند نمیخواهند با هم تجمیع شوند. من درخواست داشتم تجمیع شویم. حتی به صداوسیما رفتم با مسئولی که آنجا بحث آموزش را داشت صحبت کردم که شروع کنیم در خصوص آموزش حوزههایی از بازیهای رایانهای کتابهای را چاپ و منتشر کنیم. خودم قدم اول را برداشتم یک کتابی نوشتم که رفرنس در این زمینه باشد. الآن با چند مدرسه شروع به رایزنی کردم که کلاسهایش را بگیرم دائم آنجا برگزار کنم. امیدوارم در این بخش هم بتوانیم موفقتر عمل کنیم. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

از سوء‌مدیریت‌ها تا بی‌تاثیری نهاد متولیِ بازی‌های رایانه‌ای

یک بازیساز رایانهای معتقد است به قدری سوءمدیریت در حوزه بازیهای رایانهای وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: میلیونها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازیهای رایانهای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یکبار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقهای که در سر میپرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانهای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازیهای رایانهای بسیار گسترده است که هر شاخهای نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه میشوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار میکنند و با خیالپردازی به سمت آن چیزی که میخواهند حرکت میکنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی هم که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازیسازی را بدون متولی میدانند و بحث آموزش را هم همینطور. خبرگزاری مهر میزگردی را در اینباره با «مهدی خزافمقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازیسازان حوزه بازیسازی برگزار کرد که گزارش مشروح آن در ادامه میآید: مدتی است که وضعیت بازیهای رایانهای در کشور خوب نیست و هدفاش مشخص نیست و گاهاً خیلی از منتقدان در این زمینه نقد دارند که مسیرش را گویی گم کرده است اینکه مسیر بازیهای رایانهای انحراف پیدا کرده و حالاش خوب نیست منشأ آن کجاست؟ محسن یحیی: به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. البته دورههای مدیریتی چند سال قبل بنیاد بازیهای رایانهای که آقای مینایی حضور داشت اتفاقات بهتری رخ داده بود تا اینکه تغییر و تحولات در بخش مدیریت صورت گرفت و اما هیچگونه تغییرات اساسی که برای بازیسازی باشد، رخ نداد و همیشه صنعت بازیهای رایانهای به سمت سقوط بود. البته زمین خوردن بنیاد مقصرین بیرونی دارند و برخی از منتقدان باعث شدند که بنیاد به این سمت برود. به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند با توجه به اینکه خیلی از بازیسازان و تولیدکنندگان در این زمینه بر روی فعالیتها و کمکاریهای بنیاد نقدهای بسیاری دارند، چرا سعی نمیکنند با تقویت و قوی ساختن بخش خصوصی خودشان را مطرح کنند، با توجه به اینکه با فعالیت در بازارهای خارجی میتوانند بهخوبی خودشان را مطرح کنند! مهدی خزاف مقدم: فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند ولی باز چند تا بحث زیرساختی دارد. یحیی: زیرساختاش را من اگر بخواهم عنوان کنم بیشتر باید به این اشاره کنم که چند ارگان و سازمان در این زمینه میخواهند قدرتنمایی کنند و یکی از همینها قصد دارد متولی امور بازیهای رایانهای شود به این خاطر همین اتفاقات بازیساز سرگردان است. مثلاً رسانههای دیجیتال یکسال جشنواره برگزار کرد و به بازیسازان اجازه نداد در جشنواره دیگری شرکت کنند. این اختلافات و مباحث در این حوزه وجود داد و واقعاً به بازیسازان لطمه میزند. مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که چرا بازیسازان با فعالیتهای زیادی که دارند و عملاً در بازارهای بینالمللی فعالیت گسترده دارند چرا در بخشهای خصوصی فعالتر نیستند؟ قطعاً تعامل با بخشهای خصوصی میتواند تحولی شگرف در حوزه بازیهای رایانهای رخ دهد تا اینکه دست به دعا برای حل مشکلات در نهادهای دولتی باشند!؟ بهزاد پاهنگ: البته در این میان مشکلی که وجود دارد همهچیز زیر مجموعه موبایل است و راهی به جز کافه بازار عملاً وجود ندارد. کافه بازار هم بزرگترین منتشرکننده اپلیکیشن، بازی و هر سیستمی است و آنها هم با بنیاد هماهنگ هستند. اگر یک مجموعه خصوصی بیاید یک بازی خیلی خوبی بسازد اگر از طریق بنیاد باشد آنها خیلی نمایش و نشانش میدهند برای آن امکانات فراهم میکنند اگر نباشد در نهایت یک غرفه به او میدهند. ما بازی مستقلی بودیم و اصلاً برای مجوز به بنیاد مراجعه نکردیم، چون برای «خلیج عدن» که قبلاً مجوز داشت «خلیج عدن ۲» تولیدکردنی که روی گوشی همراه بود، نیاز به مجوز نبود زیرا بازیهای روی گوشی موبایل نیاز به مجوز ندارند. مهدی خزاف مقدم: من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است؛ یعنی آنقدری که من الان با کافه بازار تعامل دارم با بنیاد ندارم، من کاملاً موافق این هستم شرکتهای خصوصیها بیایند و قدرت بگیرند و پول درآورند. وقتی پول در بیاوری قدرت بیشتر میشود کمکم خودتان میتوانید سیاستگذاری کنید، بحث من این است کدام شرکت خصوصیها و آن بودجه از کجا میآید؟ بودجه یا از بانکها یا از اشخاص میآید. معمولاً اشخاص در گیم نمیآیند. بیشتر بانکها میآیند و دنبال چیزی غیر از گیم هستند. الان داریم بانکی که در این حوزهها وارد شدند و موفق هم بودهاند، حتی سرمایهگذاری خیلی بزرگی هم داشتند ولی چند اتفاق بد افتاد. یکی اینکه حقوق نیروها خیلی بالا رفت. الان در گیمی که پول درنمیآید دیگر ما نمیتوانیم حقوق برنامهنویس ۱۲ میلیون تومانی را بدهیم. برنامهنویسی که نهایتاً شش ماه کار کرده بود. الآن نهایتاً یکی از شرکتهای خصوصی که متأسفانه در بازار تأثیرگذار است حقوق ۹ میلیونی میدهد و من میدانم حقوق را از بانک تأمین میکند و نیازمند مارکت و پول درآوردن نیست. آن آدم یک یا دو رزومه دارد. آنجا که آن آدم از بازیسازی بیرون بیاید دیگر نمیتواند پیش من کار کند، من به او مثلاً ۴ تومان هزینه میتوانم بدهم، یکی این اتفاق میافتد دوم اینکه وقتی علم بازیسازی نیست، خصوصی یا دولتی چه فرقی میکند. ما به درب و دیوار میخوریم برای همین آن علم باید ایجاد شود و من یک کرختی در بنیاد میبینم حتی در بازیسازها که انگار دیگر حوصله ندارند و خیلی از آنها، با بازار غیر ایران کار میکنند. من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است بخش خصوصی چگونه میتواند در حوزه آموزش خود را نجات دهد؟ مهدی خزافمقدم: چرا میتوان انجام داد، اتفاقاً کارهای خوبی در حال انجام دادن در این زمینه هستیم، من با چند مجموعه برای این مبحث صحبت کردم، مشکل این بود که همه میخواهند خودشان یک کاری انجام دهند نمیخواهند با هم تجمیع شوند. من درخواست داشتم تجمیع شویم. حتی به صداوسیما رفتم با مسئولی که آنجا بحث آموزش را داشت صحبت کردم که شروع کنیم در خصوص آموزش حوزههایی از بازیهای رایانهای کتابهای را چاپ و منتشر کنیم. خودم قدم اول را برداشتم یک کتابی نوشتم که رفرنس در این زمینه باشد. الآن با چند مدرسه شروع به رایزنی کردم که کلاسهایش را بگیرم دائم آنجا برگزار کنم. امیدوارم در این بخش هم بتوانیم موفقتر عمل کنیم. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای

از سوء‌مدیریت‌ها تا بی‌تاثیری نهاد متولیِ بازی‌های رایانه‌ای

یک بازیساز رایانهای معتقد است به قدری سوءمدیریت در حوزه بازیهای رایانهای وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: میلیونها نفر در جهان طرفدار پروپاقرص بازیهای رایانهای و موبایلی هستند. همه آنها حداقل یکبار در دل آرزو داشتند بازی مورد علاقهای که در سر میپرورانند را بسازند. در کشورمان ساخت بازی رایانهای مستلزم امکانات و تخصص زیادی است که شاید یکی از آن الزامات «آموزش» در این زمینه باشد، بحث آموزش در حوزه بازیهای رایانهای بسیار گسترده است که هر شاخهای نیازمند مباحث مفصلی است. بسیاری از کسانی که وارد این حوزه میشوند با خلاقیت تمام مسیرها را هموار میکنند و با خیالپردازی به سمت آن چیزی که میخواهند حرکت میکنند. بسیاری از منتقدان و کارشناسانی هم که در این حوزه فعالیت دارند، حوزه بازیسازی را بدون متولی میدانند و بحث آموزش را هم همینطور. خبرگزاری مهر میزگردی را در اینباره با «مهدی خزافمقدم»، «بهزاد پاهنگ» و «محسن یحیی» ۳ تن از فعالان، تولیدکنندگان و بازیسازان حوزه بازیسازی برگزار کرد که گزارش مشروح آن در ادامه میآید: مدتی است که وضعیت بازیهای رایانهای در کشور خوب نیست و هدفاش مشخص نیست و گاهاً خیلی از منتقدان در این زمینه نقد دارند که مسیرش را گویی گم کرده است اینکه مسیر بازیهای رایانهای انحراف پیدا کرده و حالاش خوب نیست منشأ آن کجاست؟ محسن یحیی: به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند. البته دورههای مدیریتی چند سال قبل بنیاد بازیهای رایانهای که آقای مینایی حضور داشت اتفاقات بهتری رخ داده بود تا اینکه تغییر و تحولات در بخش مدیریت صورت گرفت و اما هیچگونه تغییرات اساسی که برای بازیسازی باشد، رخ نداد و همیشه صنعت بازیهای رایانهای به سمت سقوط بود. البته زمین خوردن بنیاد مقصرین بیرونی دارند و برخی از منتقدان باعث شدند که بنیاد به این سمت برود. به قدری سوءمدیریت در این چند سال اخیر در حوزه بازیهای رایانهای و متولیان این امر وجود داشته که اگر از روی عمد هم میخواستند صنعتی را از ریشه بزنند نمیتوانستند اینگونه هماهنگ عمل کنند با توجه به اینکه خیلی از بازیسازان و تولیدکنندگان در این زمینه بر روی فعالیتها و کمکاریهای بنیاد نقدهای بسیاری دارند، چرا سعی نمیکنند با تقویت و قوی ساختن بخش خصوصی خودشان را مطرح کنند، با توجه به اینکه با فعالیت در بازارهای خارجی میتوانند بهخوبی خودشان را مطرح کنند! مهدی خزاف مقدم: فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهند ولی باز چند تا بحث زیرساختی دارد. یحیی: زیرساختاش را من اگر بخواهم عنوان کنم بیشتر باید به این اشاره کنم که چند ارگان و سازمان در این زمینه میخواهند قدرتنمایی کنند و یکی از همینها قصد دارد متولی امور بازیهای رایانهای شود به این خاطر همین اتفاقات بازیساز سرگردان است. مثلاً رسانههای دیجیتال یکسال جشنواره برگزار کرد و به بازیسازان اجازه نداد در جشنواره دیگری شرکت کنند. این اختلافات و مباحث در این حوزه وجود داد و واقعاً به بازیسازان لطمه میزند. مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که چرا بازیسازان با فعالیتهای زیادی که دارند و عملاً در بازارهای بینالمللی فعالیت گسترده دارند چرا در بخشهای خصوصی فعالتر نیستند؟ قطعاً تعامل با بخشهای خصوصی میتواند تحولی شگرف در حوزه بازیهای رایانهای رخ دهد تا اینکه دست به دعا برای حل مشکلات در نهادهای دولتی باشند!؟ بهزاد پاهنگ: البته در این میان مشکلی که وجود دارد همهچیز زیر مجموعه موبایل است و راهی به جز کافه بازار عملاً وجود ندارد. کافه بازار هم بزرگترین منتشرکننده اپلیکیشن، بازی و هر سیستمی است و آنها هم با بنیاد هماهنگ هستند. اگر یک مجموعه خصوصی بیاید یک بازی خیلی خوبی بسازد اگر از طریق بنیاد باشد آنها خیلی نمایش و نشانش میدهند برای آن امکانات فراهم میکنند اگر نباشد در نهایت یک غرفه به او میدهند. ما بازی مستقلی بودیم و اصلاً برای مجوز به بنیاد مراجعه نکردیم، چون برای «خلیج عدن» که قبلاً مجوز داشت «خلیج عدن ۲» تولیدکردنی که روی گوشی همراه بود، نیاز به مجوز نبود زیرا بازیهای روی گوشی موبایل نیاز به مجوز ندارند. مهدی خزاف مقدم: من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است؛ یعنی آنقدری که من الان با کافه بازار تعامل دارم با بنیاد ندارم، من کاملاً موافق این هستم شرکتهای خصوصیها بیایند و قدرت بگیرند و پول درآورند. وقتی پول در بیاوری قدرت بیشتر میشود کمکم خودتان میتوانید سیاستگذاری کنید، بحث من این است کدام شرکت خصوصیها و آن بودجه از کجا میآید؟ بودجه یا از بانکها یا از اشخاص میآید. معمولاً اشخاص در گیم نمیآیند. بیشتر بانکها میآیند و دنبال چیزی غیر از گیم هستند. الان داریم بانکی که در این حوزهها وارد شدند و موفق هم بودهاند، حتی سرمایهگذاری خیلی بزرگی هم داشتند ولی چند اتفاق بد افتاد. یکی اینکه حقوق نیروها خیلی بالا رفت. الان در گیمی که پول درنمیآید دیگر ما نمیتوانیم حقوق برنامهنویس ۱۲ میلیون تومانی را بدهیم. برنامهنویسی که نهایتاً شش ماه کار کرده بود. الآن نهایتاً یکی از شرکتهای خصوصی که متأسفانه در بازار تأثیرگذار است حقوق ۹ میلیونی میدهد و من میدانم حقوق را از بانک تأمین میکند و نیازمند مارکت و پول درآوردن نیست. آن آدم یک یا دو رزومه دارد. آنجا که آن آدم از بازیسازی بیرون بیاید دیگر نمیتواند پیش من کار کند، من به او مثلاً ۴ تومان هزینه میتوانم بدهم، یکی این اتفاق میافتد دوم اینکه وقتی علم بازیسازی نیست، خصوصی یا دولتی چه فرقی میکند. ما به درب و دیوار میخوریم برای همین آن علم باید ایجاد شود و من یک کرختی در بنیاد میبینم حتی در بازیسازها که انگار دیگر حوصله ندارند و خیلی از آنها، با بازار غیر ایران کار میکنند. من اصلاً قائل به تأثیرگذاری بنیاد نیستم یعنی اینکه میگویند بنیاد میتواند سنگاندازی کند شاید بتواند ولی اصلاً حوصله آن را ندارد. من میگویم بنیاد اتفاقاً بیاید به چهار جا گیر بدهد تا بدانیم زنده است بخش خصوصی چگونه میتواند در حوزه آموزش خود را نجات دهد؟ مهدی خزافمقدم: چرا میتوان انجام داد، اتفاقاً کارهای خوبی در حال انجام دادن در این زمینه هستیم، من با چند مجموعه برای این مبحث صحبت کردم، مشکل این بود که همه میخواهند خودشان یک کاری انجام دهند نمیخواهند با هم تجمیع شوند. من درخواست داشتم تجمیع شویم. حتی به صداوسیما رفتم با مسئولی که آنجا بحث آموزش را داشت صحبت کردم که شروع کنیم در خصوص آموزش حوزههایی از بازیهای رایانهای کتابهای را چاپ و منتشر کنیم. خودم قدم اول را برداشتم یک کتابی نوشتم که رفرنس در این زمینه باشد. الآن با چند مدرسه شروع به رایزنی کردم که کلاسهایش را بگیرم دائم آنجا برگزار کنم. امیدوارم در این بخش هم بتوانیم موفقتر عمل کنیم. All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
اوا دندان نمای